یک گروه مجازی داریم به نام یاد مانا
دوستانی از راه دور و نزدیک جمع شدهایم، عکسها را مرور میکنیم و از خاطرات مشترک با مانا میگوییم، از سالهای مدرسه تا همین چند ماه پیش که دور هم جمع بودیم.
از بعضی سالها بیخبر بودیم و حالا ازاحوال هم میپرسیم که هر کس هر گوشه به چه مشغول است. یک عصرِ پنجشنبه به پیشنهاد لیلا عکس فرستادیم که ببینیم روی همدیگر را؛ و چنین شد که عکسها کنار هم جمع شد.
و این قرار پنجشنبههای ماست به یاد مانای نازنین که یادش لحظهای از ما جدا نشده